دختر قشنگم الان در هفته 21 هستی.
ماه رمضان شروع شده و من امسال نمیتونم روزه بگیرم. ولی من و تو هم با بابا برای سحری بیدار میشیم و سه تایی سحری میخوریم.
عزیز ترینم بیصبرانه منتظر اومدنت هستیم.
نمیتونم احساسم رو اونطوری که هست بیان کنم ولی واقعاً داشتنت و تکون خوردنهات حس زیبایی هستش که امیدوارم خدا قسمت هر زنی بکنه.
دختر قشنگم الهی که صحیح و سالم بیای توی بغلمون.
برای سلامتی تو در ختم قرآنی که عمه مهزیار جون گذاشته شرکت کردم.
روزی یک جزء میخونم تا آخر ماه رمضان انشاالله به لطف خدا تمومش میکنم.
هفته دیگه 5 شنبه ساعت 8:30 میرم پیش دکترت.
ببینم بهمون سونو میده تا قیافه ناز تو رو ببینم؟ آخه خیلی دلم برات تنگ شده عزیز دلم.
یه روزهایی که با بابا حرف میزنیم میبینیم هر دوتامون دلمون برای تو تنگ شده و دیگه طاقت دوریت رو نداریم.
آخه من و بابا خیلی عجله داریم واسه بغل گرفتنت.
بابا شبها برات قصه میگه و برات کلی دعا میخونه.
دیشب میگفت ترمه قشنگم دلم میخواد تو سن دو یا سه سالگی آیت الکرسی رو حفظ کنی عزیزترینم امیدوارم الگوی دینی تو بابای مهربون و زحمت کشت باشه.
لذت میبرم وقتی میبینم میخواد تو رو هم یه دختر با اعتقاد بار بیاره.
امیدوارم همونطوری بار بیای که بابا آرزوشو داره.
الهی آمین
دعا برای همه فراموش نشه عزیزم
خیلی دوستت دارم دختر گلم
به خدای مهربون میسپارمت فرشته کوچولوی نازم
از همه دوستان عزیز التماس دعا دارم